انسیه شاهحسینی در گفتوگو با «فرهیختگان» از حوزه هنری آرمانی میگویددر حال حاضر از حوزه هنری تنها یک تابلو مانده که اگر همان تابلو را هم برداری، هیچگاه متوجه نمیشوی که این شکل مدیریت و مسیر، در امتداد آن حوزه هنری آرمانی بود.
چی بود و چی شد؟/ از حوزه هنری تنها یک تابلو مانده
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، انسیه شاهحسینی، یکی از کارگردانان وفادار به جریان دفاع مقدس و سینمای مقاومت است؛ کارگردانی که طی دو دهه گذشته، همکاریهایی را با حوزه هنری داشته و فیلمهای «شب بخیر فرمانده» را با حمایت این نهاد تولید کرده است. با او گفتوگویی را ترتیب دادیم که در ادامه مطالعه میفرمایید.
خانم شاهحسینی، نظر شما در مورد اهداف متعالی حوزهای که تاسیس شد و حوزهای که امروز داریم، چیست؟
سیاستهای حوزه هنری در سطح کلان خودش و در زمانی که قدرتی که فرهنگ دارد، ارتش ندارد و قدرت تخریب یا تقویت فرهنگ بهمراتب از ارتش بیشتر است، بسیار مطلوب و عالی است، اما نگاه و جریانی پشت قضیه است که حوزه را منحرف کرده است. همه اینها هم برمیگردد بهانگیزههای مدیریتی. یک آدم و مدیر بزرگ، جای محدود را براساس قامت خودش بزرگ و فراخ میکند و برعکس، یک انسان و مدیر کوچک، در قصر هم برده شود، اول شروع میکند به ساختن یک جای کوچک برای خودش.
ولی مدیر یک نهاد ارزشی چون حوزه هنری از چندین فیلتر سخت عبور میکند تا بتواند به این مسند تکیه کند، بنابراین چطور میتوان این مدیریتها را اشتباهی تلقی کرد؟
یک زمانی سیدامیر سیدزاده بر مسند امور بود که آثار ساختهشده توسط حوزه هنری، تنها در یک دوره جشنواره، بین 11 تا 13 سیمرغ گرفت. در آن زمان آقایان مجیدی، میرکریمی و خیلیهای دیگر در حوزه فعال بودند و همکاری داشتند. اصلا سکوی رشد میرکریمی و کارگردانان دیگر، حوزه هنری و مدیریت درست آنجا بود. چنان حمایت درست و معقولی از اینها شد که این کارگردانان هنوز دارند نان آن حمایت را میخورند. چون سیدزاده میدانست کجا نشسته و هیچ شورایی هم نداشت. فیلمنامهها را شخصا میخواند و میگفت خوب است یا بد است. اشکالات فیلمنامه را تصحیح میکرد و کمک میکرد آن اثر ساخته شود. چون انگیزه داشت، ولی از آن به بعد شما کارنامه حوزه هنری را بگذارید جلویتان و ببینید این نهاد چه آوردهای داشته است. آدمها عوضی انتخاب میشوند. مدیریت به جریانی که دارد انحراف را در همهجا مدیریت میکند، مبتلا شده و ناخواسته از آن تبعیت میکند.
در حال حاضر از حوزه هنری تنها یک تابلو مانده که اگر همان تابلو را هم برداری، هیچگاه متوجه نمیشوی که این شکل مدیریت و مسیر، در امتداد آن حوزه هنری آرمانی بود. من یکیدو سال پیش یک فیلم خوب از حوزه هنری دیدم به اسم «دیدن این فیلم جرم نیست». فیلم خیلی خوبی بود که هنوز هم از خاطره تماشای آن کیف میکنم، چون اندیشه داشت، ولی در کمال تاسف، حوزه هنری حتی پشت فیلم خودش نایستاد و به آن هم رحم نکرد. اول که فیلم را دیدم کمی امیدوار شدم، اما بعد دیدم که چقدر اتفاقی بوده. حوزهای که در این مقطع باید از این دست فیلمها بسازد، ببینید تا چه اندازه منفعل است.
با این تفاسیر، شما چه رویهای را بر بازگشت به دوران طلایی حوزه هنری پیشنهاد میکنید؟
ما مدام میگوییم مدیران دلسوز، اما مدیر دلسوز یعنی کسی که با خودش صادق باشد و اهداف به وجود آمدن حوزه را بداند و لااقل با خودش روراست باشد که آیا من در این راستا حرکت میکنم؟ ممکن است وقتی در مسیر درست حرکت میکنید، فحش و ناسزا بخورید و ناملایمات ببینید، اما تحمل میکنید. حالا خدا نکند مقامی بر سر کار بیاید که هیچ خط و ربطی از اهداف عالیه حوزه را نداند؛ او هم به خودش توهین کرده و هم به سایر بچههای دلسوز جریان انقلابی حوزه هنری.
وقتی ما میدانیم که رهبری به سینما نگاهی ویژه قائل هستند، آیا با دیدن حوزه هنری که به این روز افتاده، غصه نمیخورند؟ مدیر حوزه هنری باید دلسوزانه و صادقانه بگوید امیدوارم و میشود.
حوزه هنری نباید بنشیند و کارش پول درآوردن از گیشه باشد؛ یعنی حوزه هم باید مثل بقیه سرمایهگذاران و کسانی که باندبازی میکنند و از سینما پولهای آنچنانی درمیآورند، بهدنبال کسب سودهای هنگفت از سینما و گیشه باشد؟ حوزه هنری این همه پرسنل کاردان دارد، خیلی آدم دارد که باید از علم و تجربه آنها استفاده کند. پخش حوزه هنری، قویترین پخشهاست، اما دستش خالی است.
اخبار مرتبط:
مطالب پیشنهادی










